محل تبلیغات شما

‏مثل مرداب غمگینی که نیلوفر نداشت

حال من بد بود اما هیچ کس باور نداشت

قیصر امین پور چ زیبا تنهایی اش را در همین دو مصرع فریاد میزند 

روزگاری ک دیگر ادم سابق نیستیم. وجودمان پر میشود از خشم رها شدن،​رها شدن ب دست کسی ک روزگاری لحظه ای ما رو ب حال خودمان ول نمیکرد ک تک سرفه ای کنیم. همه جا بود، نبود هم سایه اش بود،​یادش بود،​صدایش بود،​مهر خودش را پای دلمات زده بود،​نمیتوانستیم ب نبودنش فکر کنیم.

بود و بود وبود تا یه دفعه نبود ونبود ونبود

خودتان را بود همه لحظه های یک نفر نکیند ک بعد دلتان نخواست ک نباشید او دیوانه و بی روزگار شود

میدانیم از ابتدا ک کوجاییم چقدر هستیم ،​پس خودمان را بود نکنیم ک وقتی نبودیم یه نفر در نبودمان بمیرد 

اکر ک انصاف داریم ومسلمانیم. همین

بوووووووووووود و یه روز دیگه نبودددددددددد

آخرین باری ک کسی رو دوس داشتی

ای جانا جانا جانا جانا

ک ,ب ,یه ,ای ,اش ,همین ,را بود ,لحظه های ,های یک ,همه لحظه ,بود همه

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها